پیوست

موانع یادگیری سازمانی

گروه نرم افزاری پیوست > مقالات  > پیرامون کسب و کار  > موانع یادگیری سازمانی
موانع یادگیری

موانع یادگیری سازمانی

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

موانع یادگیری سازمانی

آینده کسب و کار متعلق به سازمانهای یادگیرنده(Learning Organization)  است. سازمانهای غیریادگیرنده یا محکوم به نابودی و یا سازش با یک حیات بی رونق و کسل کننده هستند. هفت مانع اصلی یادگیری سازمانی عبارتند از :

 

 

۱- شغل به منزله هویت


پاسخ بیشتر ما در مواجهه با این پرسش که “چکار می کنید؟” برشمردن فعالیتهای روزانه است و نه هدف سازمان بزرگتری که عضو آن هستیم. ما خود را جزیی از سیستم بزرگتری می دانیم که تاثیر اندکی بر آن داریم و خود را محصور در محدویت های بیرونی میدانیم و سعی می کنیم با این محدویتها کنار بیاییم و لذا به شدت از شغل خود به منزله هویت حفاظت و دفاع می کنیم. زمانی که افراد در سازمان روی شرح وظائف شغلی خود متمرکز باشند در رابطه با خروجی نهایی سازمان که حاصل تعامل بخشهای مختلف است مسئولیتی احساس نمی کنند و وقتی که شکست اتفاق افتاد فقط می توان گفت یکی کارش را درست انجام نداده است ولی همگان معتقدند که آن یکی ایشان نبوده است.

۲- سرزنش دیگران


در درون ما گرایشی وجود دارد که وقتی کارها خوب پیش نمی روند به دنبال یافتن مقصری بیرون از حوزه مسئولیت خود باشیم و مطمئن هستیم که همیشه مقصری وجود دارد که کوتاهی خود را متوجه او کنیم. سازمان در فروش موفق عمل نمی کند، بخش فروش و بازاریابی تولید را به جهت کیفیت پایین محصول سرزنش می کند، بخش تولید مهندسین طراحی را سرزنش می کند که ما چیزی را تولید کردیم که ایشان گفته بودند و بخش طراحی سیستم فروش و بازاریابی را سرزنش می کند که ما اسیر فشارهای ایشان به جهت توسعه محصول بودیم، این بیماری معلول بیماری قبلی است چون همه معتقد هستند که من یعنی شغلم.

۳- توهم مسئولیت پذیری


وقتی مقصر را بیرون از حوزه مسئولیت خود تصور کنیم هر نوع اقدام در جهت کنترل اوضاع نوعی توهم پذیرش مسئولیت است. اقدام برای مواجهه با چالشهایی که بیرون از خود تصور می کنیم در واقع یک نوع واکنش انفعالی در لباس بدلی مسئولیت پذیری است. هنگامی که ما قبل از همه سهم خود را در شکستهای سازمانی نپذیریم هر نوع اقدام در جهت جبران و کنترل بحران هر قدر هم که پر سر و صدا و جسورانه باشد در واقع یک عمل انفعالی و غیر موثر است تفاوتی نمی کند که نام آنرا چه بگذاریم.

 

۴- متمرکز بر رویدادها


تهدیدهای اصلی برای سازمانها نتیجه فرآیندهای آرام و تدریجی هستند و نه وقایع روزانه و ناگهانی که توجه ما را جلب می کند. ما غالبا رویدادها را در سازمان به صورت یک رخداد منفصل می بینیم و برای آن هم یک دلیل روشن و غیر قابل تردید برای خود تصور می کنیم وبرای دیگران توضیح می دهیم بدون آنکه به الگوی کلی تغییرات دراز مدت و شاخصهای کلان عملیات حوزه کاری خود و سازمان توجه کنیم.

 

۵- رفتار قورباغه ای


قورباغه از ظرف آبی که ناگهان تغییر حرارت دهد بیرون می جهد ولی اگر آب به تدریج گرم شود هیچ واکنشی نشان نمی دهد. چون قورباغه فقط در مواقع بروز رخدادهای ناگهانی و پرسروصدا واکنش نشان می دهد و در برابر خطری که آرام آرام او را در بر می گیرد هیچ واکنشی نشان نمی دهد. سازمانهای غیر یادگیرنده و ناتوان فقط در برابر تغییرات سریع و ناگهانی واکنش نشان می دهند و از درک فرایندهای نابود کننده سازمان که به صورت آرام به پیش می روند ناتوان هستند. کاهش کیفیت محصول در مقایسه با رقباء رخداد ناگهانی نیست بلکه یک فرآیند تدریجی است که نهایتا بازار فروش شما را نابود می کند.

 

 

۶- سعی و خطا


مشهور است که تجربه معلم خوبی است. این باور گرچه خالی از حقیقت نیست ولی محدویتهای اساسی در حوزه عملکرد سازمانی دارد. ما هرگز متوجه نتایج بسیاری از تصمیمات خود به صورت مستقیم نمی شویم چون این نتایج در آینده نسبتا دوری از لحظه تصمیم گیری ما رخ می دهد و درک ارتباط این نتایج با تصمیمات گذشته امر سهل و ساده ای نیست. تجربه معلم خوبی است در فرآیندهایی که نتیجه عمل شما در کوتاه مدت رخ می دهد ولی نتایج درخشان و ناامید کننده تصمیمات در چرخه عمر یک سازمان موضوعی نیست که معمولا در کوتاه مدت رخ دهد. سعی و خطا در یک سازمان شیوه خوبی برای یاد گرفتن نیست.

 

۷- تیم مدیریت


هفتمین مانع یادگیری سازمانی تشکیل تیم مدیریتی در بالاترین سطح است. تیمی متشکل از مدیران آگاه و مجرب در بخشهای مختلف سازمان که وظیفه بررسی و حل چالشهای بین واحدی را بر عهده دارند. ولی این تیمهای مدیریتی در بالاترین سطح از موانع یادگیری سازمانی هستند. این تیمها معمولا توان مواجهه با چالشهای اصلی و موقعیت های بحرانی را ندارند و خروجی انها تصمیمات ضعیفی است که توسط همه قابل تحمل بوده است. نتایج درخشان ضامن بقاء و توسعه سازمان است و روشها و قواعد کار موضوع فرعی است. بپذیریم که نتایج متوسط تیمی به هیچ وجه نسبت به دستاوردهای درخشان فردی مرجح نیست.

برگرفته از کتاب:
The Fifth Discipline 
By Peter M.Senge

[کل: ۱ میانگین: ۵]
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
م امیری
3 سال قبل

مقاله جالبی بود
لطفا برای مطالعه در این زمینه منابع کاملتری پیشنهاد کنید