پیوست

۱۴۸۳ | نسبت های مالی چیستند وچه کاربردی دارند؟

گروه نرم افزاری پیوست > ۱۴۸۳ | نسبت های مالی چیستند وچه کاربردی دارند؟

۱۴۸۳ | نسبت های مالی چیستند وچه کاربردی دارند؟

زمان مطالعه: ۴ دقیقه
نسبت های مالی(Financial Ratios) را می توان از جمله ابزار سودمند در تعیین ﻣﻮﻗﻌﻴﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﺮﻛﺘﻬﺎ به حساب اورد. نسبت های مالی آنچنان که از نام آن پیدا است با در اختیار دادن نسبت برخی از اقلام مهم مالی درک درستی از واقعیت های مهم در بازه نتایج عملیات و وضعیت مالی یک شرکت را بدست می دهند. با بررسی و تحلیل نسبت های مالی می توان به آسیب شناسی فعالیت مالی یک شرکت نیز دست یافت. ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎی  ﻣﺎﻟﻲ  به چهار گروه عمده تقسیم می شوند:
۱- ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎی ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ: این نسبت ها ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ و ﻗﺪرت شرکت را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهی های کوتاه مدت در سر رسید را اندازه گیری نموده و خود به دو زیر گروه تقسیم می شوند.
      ۱-۱-نسبت جاری یا نسبت سرمایه درگردش  که از تقسیم دارائیهای جاری به بدهیهای جاری بدست می آید و به عنوان شاخص
         توانایی  شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه مدت از محل دارائیهای جاری به حساب می اید. این نسبت نشان می دهد که بستانکاران
         می توانند اطمینان داشته باشند که مطالبات آنان در سررسید پرداخت می گردد واحد این نسبت، عددی مثبت  و معمولا بزرگتر از یک
         است که البته هر چه بیشتر باشد از نظر اعتباردهندگان بهتر است.
       ۱-۲: ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ:این نسبت از تقسیم دارائیهای سریع بر جمع بدهیها بدست می آید، دارائیهای سریع شامل وجوه نقد و بانک، اوراق بهادار کوتاه
            مدت و حسابهای دریافتنی است، اقلامی همچون موجودی کالا، پیش پرداختها در  محاسبه این نسبت لحاظ نمی شود تا
            بستانکاران و اعتباردهندگان کوتاه مدت بهتر بتوانند نقدینگی واحد تجاری را در بازپرداخت بدهی ها ارزیابی کنند.
۲:ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ: با این نسبت  می توان میزان ﻛﺎرآﻳﻲ یک  ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد  منابع خود اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی نمود و خود به چهار شاخص
  تقسیم نمی گردند
         ۲-۱- گردش موجودی :این نسبت از  تقسیم بهای تمام شده کالای فروش رفته بر متوسط موجودی یک دوره مالی بدست می آید
            (دقت گردد که بهای تمام شده کالای فروش رفته با عدد فروش اشتباه نگرددچرا که فروش در برگیرنده سود می باشد).
            پایین بودن این نسبت ممکن است ناشی از کاهش فروش یا افزایش موجودی طی دوره باشد افزایش موجودی طی دوره
            عواقبی همچون افزایش هزینه نگهداری و جریان خروجی نقدی در بر دارد. گردش بالای موجودی ممکن است مشکلات
            کسری موجودی در پاسخگویی به نیازهای مشتریان را ایجاد نماید.
          ۲-۲- گردش حسابهای دریافتنی: این نسبت  از تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی به دست می آید. در
              عمل  صورت کسر بدلیل آنکه اغلب شرکت ها فروش نسیه را به طور جداگانه گزارش نمی کنند، جمع فروش های طی دوره است .
         ۲-۳-متوسط دوره وصول مطالبات: این نسبت متوسط روزهایی که طول می کشد تا فروش نسیه وصول شود را بیان می کند و از
             تقسیم عدد ۳۶۰ روز برگردش بدهکاران بدست میآید.
         ۲-۴- گردش جمع دارائی ها: این نسبت از تقسیم خالص فروش بر متوسط دارائی ها در یک دوره مالی بدست می آید. این نسبت بر
             چگونگی بهره وری ازدارائیها تاکید دارد.
۳: ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎی اﻫﺮﻣﻲ: ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ﺑﺪﻫﻲ را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ. در واﻗﻊ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی
ﻣﺎﻟﻲ ﺧﻮد را از ﻣﻨﺎﺑﻊ دﻳﮕﺮان ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ و در دو شاخص دسته بندی می گردند.
         ۳-۱ -نسبت جمع بدهی ها به جمع دارائیها:  این نسبت توانائی شرکت در تحمل کاهش خالص دارائی ها براثر زیان های وارده بدون به
             مخاطره افتادن منابع اعتبار دهندگان رانشان می دهد، هر چقدراین نسبت بالا باشد، نشان دهنده ریسک بالای اعتبار دهندگان
             می باشد. عدد قابل قبولبرای این نسبت بستگی به ثبات سودآوری در طول سال های مختلف دارد هر چه ثبات سودآوری
             تاریخی بیشتر باشد اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران نسبت های بالاتری را تحمل خواهند کرد .
        ۳-۲-نسبت دفعات پرداخت بهره :این نسبت بطور معمول از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات بر هزینه بهره بدست می آید  . این
            نسبت برای ارزیابی توان واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره سالانه کاربرد دارد.
۴- ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎی ﺳﻮد آوری : ﻣﻴﺰان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد و ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺎﻣﻴﻦ آن از ﻣﺤﻞ درآﻣﺪ، ﻓﺮوش و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری را ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ و بسته به نوع تحلیل در هفت شاخص دسته بندی می گردند.
       ۴-۱-نسبت سود خالص به فروش: این نسبت از تقسیم سود خاص بر فروش خالص  بدست میآید و میزان بازدهی را به ازای هر
           ریال از فروش نشان میدهد.  ضعف این نسبت آنست که بسیاری از هزینه ها همانند هزینه تامین مالی که در محاسبه سود
           خالص لحاظ شده اند ارتباطی به فعالیت فروش نداشته ولی در عدد نسبت ظاهر می گردد.
        ۴-۲-نسبت سود عملیاتی به فروش: این نسبت از تقسیم سودعملیاتی به فروش خالص بدست می آید اقلام غیر عملیاتی همچون
            درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری دارائیها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی شود این نسبت معیار قویتری برای
            ارزیابی سودآوری و فروش است.
       ۴-۳-نسبت سود خالص به متوسط دارائیها: این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع دارائیها بدست میآید و معیار بهتری برای
          سنجش سودآوری شرکت در مقایسه با نسبت سود خالص به فروش و نسبت سود عملیاتی است زیرا توان مدیریت را در بکار
          گیری موثر از دارائیها در ایجاد سود خالص نشان میدهد.
       ۴-۴- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام: این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز بر متوسط حقوق صاحبان سهام
            بدست می آید .این نسبت میزان موفقیت مدیریت را در حداکثر نمودن بازده سهامداران عادی نشان میدهد
       ۴-۵-در آمد هر سهم: این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز برتعداد سهام عادی بدست می آید.
          روند افزایش این نسبت مبین رشد واحد تجاری است که از دیدگاه سرمایه گذاران رشد بالقوه بسیار مطلوب است و روند
          کاهشی سرمایه گذاران و سهامداران را نگران خواهد کرد.
       ۴-۶-نسبت قیمت به سود: این نسبت از تقسیم ارزش بازار به سود هر سهم بدست می آید
       ۴-۷ -بازده سود سهام: این نسبت از تقسیم سود عادی برارزش بازرارهر سهم بدست می آید
[کل: ۰ میانگین: ۰]

فروردین ۱۸, ۱۳۹۸   ۱۰۷۷  
Total ۰ Votes:
۰

Tell us how can we improve this post?

+ = Verify Human or Spambot ?

سوالی دارید ؟

به محض بروز رسانی و دریافت پاسخ از طریق ایمیل به شما اطلاع رسانی خواهیم کرد

+ = Verify Human or Spambot ?